می دانم
به خانه که بیایم
شمعدانی ها را
آب داده ای
باغچه ها را جارو زدهای
و باز با عطر شب بوها
کنار حوض خوابیدهای!
کنار خاطراتی که
پارسال
حدود همین روزها
می نوشتم
باز برایم تکرار می شوی
کاش
وقتی میآیم
همان لباس ها را
پوشیده باشی!
روی پاهایم بند نیستم
در را باز کن!
سلام رضا جان!
ببخش توی اون وبت نوشتم...
این آدم همین توجه ها رو می خواد...
بعضی ها نمی خوان بعضی چیزا رو بپذیرن هر کاری می کن...
همیشه شاعر...همیشه بهاری...
کاش
وقتی میآیم
همان لباس ها را
پوشیده باشی!
افرین رضا جان.زیبا بود.درود و بدرود
سلام
ممنون از دعوتتون
شعر جالبی بود و سرشار از تصاویر قشنگ
مخصوصا
می دانم
به خانه که بیایم
شمعدانی ها را
آب داده ای
باغچه ها را جارو زدهای
و باز با عطر شب بوها
کنار حوض خوابیدهای
براتون آرزوی موفقیت می کنم
سلام دوست عزیز
شعر حسی - عاطفی زیبایی را خواندم.
شاد و سربلند!
چقدر لطیف و نرم وسبکند شعرهای شما
ممنون که ادرستون رو برامون گذاشتید
سلام پسملی... یادت نره پست این هفته رو برا مسعود کامنت خصوصی کنیا... موضوع ازاده... چرا وب من تولینکات نیست؟
سلام
زیبا بود ولی نه به زیبایی گذشته ها
من ؛وباز با عطر شب بوها کنار حوض خوابیده ای؛ را خیلی لذت بردم
پیروز باشید
دست خوش...
کاش
وقتی میآیم
همان لباس ها را
پوشیده باشی!
.
.
.
این قسمت را بسیار دوست می داشتم
سلام اشعارت مثل همیشه خوبه
بسیار زیبا بود
جایزه شعر منصور... ۱۱تیرماه 88 با دعوت ازشاعران سراسر ایران در زمینه شعر های کتاب نشده فارسی ( قالب آزاد ) برگزار می گردد...
باران که ببارد تو را خواهم دید
سلام بر شما که کلام تان پر از بهار است
مرا بابت دیرکردم ببخشید که بسیار گرفتار بودم
من هم سال نو را به شما تبریک می گویم و امیدوارم سالی خوب و سرشار از پیروزی در انتظارتان باشد
امروز که من با کلمات شما آشناتر می شوم بسیار به خود می بالم و همین گردش بهاری در وبلاگ شما را مایه ی مباهات می دانم
شاد باشید و همچنان شاعر
سلام
آمدم که بگویم از این به بعد دیر به دیر خواهم امد
چرا...؟
[گل][گل][گل]
شعر را خواندم اما یک روایت ساده زمانی شعر ی زیبا است که شعریت خود را اثبات کند اما
باران که ببارد تو را خواهم دید
درود شاعر. خوندم. اما فکر نمی کنی دیگه داره کم کم محتوا تکراری می شه؟
یک موضوع با شکل های مختلف.
سلام هموطن خوبم
ممنون از حضور و دعوتتون
زیبا بود و دلنشین ....همیشه بهاری باشین ....همواره دارای نشاط معنوی
سلام
مرسی که سر زدی...خواندم هم کارگاهی
http://separouk.persianblog.ir
دوست فرهیخته ام
با فریادی در افق
به روزم
نظر شما را ارج مینهم
با درود و احترام
سلام
به نظرم این نوشته شما خیلی نوستالوژی داره
یه حس غریب انگار به آدم می ده.
تکرار و یادآوری...
خیلی خوب بود.
سلام دوست گرامی !
با شعری تازه به روزم
و منتظر نظرات ارزشمندتان.
«سایه ها» چشم های مرا جیغ می کشند
واین پیکره ی هزار رنگ
آینه ای ست که لغزش بازوانم را خیس می شود.
.
.
وتنها نقطه های روشنی
از انگشتهای کسی می چکد...
ممنون
سلام
من کارهای قبلی را بیشتر میپسندم. من فکر میکنم از این فضای رومانتیک فاصله بگیری موفقتری
سلام دوست خوبم رضای عزیز
سال نو مبارک . فرصتی شد رخت مشغله را برکنم تا سری به دوستان خوبی چون شما بزنم . همانطور که گفتی سادگی را تمرین می کنی . تکرار شعرهایتان نشان از صداقتتان است . البته من خود معتقدم شما شعرهای بمراتب قوی تر را در همین وبلاگ نوشته اید ولی این شعر شما نیز خوب و سرشار از عاطفه و احساس است . موفق باشید
سلام بزرگوار
امیدوارم حالتان خوب باشد
به روزم
شعری که در پست قبلی برای ارائه ی دیدگاههای دوستان گذاشته بودم رو به طور کامل در پست جدید مورد تحلیل و بررسی قرار داده ام که باز هم منتظر خواندن نظرات شما و دوستان دیگر هستم.
با حضور خود در سرزمین کوچکم نور و صفا بیاورید.
نام و ایمیلتان را هم لطفا در خبرنامه ثبت بفرمایید.
ممنونم از نظرتون
چشم
مانا باشید
من معتقدم این شعر خیلی شتابزده تموم شده . و اصلا تناسب زمانی دو سطر پایانی با سطر های فبلی رعایت نشده . مخاطب با نوعی پرش زمانی مواجه شده که در کار توجیه پذیر نیست . در کلیت اثر حرف از آینده است و روزی که شاعر این این شعر قرار است به خانه برگردد . اما در دو سطر پایانی ناگهان مخاطب شاعر را پشت در خانه می بیند . بی هیچ مقدمه ای .
کردبچه
درود بر شما
راستش خیلی اتفاقی با اینجا آشنا شدم...وقتی اومدم توی وبلاگتون و تعداد نظرات رو دیدم شوکه شدم...وقتی هم دیدم توی توضیحی که درباره ی خودتون درج کردید نوشتید که شاعر و نویسنده هستید به خودم گفتم که هیچ نظری براتون نذارم سنگین تره...چون فقط ضایع میشم...من توی وبلاگ تازه تاسیسم شعرهامو می نویسم...البته بهتره بگم چرت و پرتهامو ...دیگه روم نمیشه اسم اون چیزایی رو که می نویسم بذارم شعر!به هر حال من برای دل خودم می نویسم حتی اگه کسی خوشش نیاد.نمیدونم وقت این رو دارید که برای بهتر شدن شعرها و نوشته هام کمکم کنید یا نه...امیدوارم که بتونید همراهیم کنید...ممنون میشم
بدرود
رضا جان خواندمت
آنشب که مردی از غمش آواز سر داد
دل را ز دیوار سکوت خود گذر داد
وقتی که با آهنگ غم او را صدا کرد
پروانه را از باغ چشمانش سفر داد
حرفهای .... مرا به خاطر بسپار
http://harfhaye.blogfa.com
شعر تقریبن خوبیه بر میگردم راستی بروزم در وبلاگ خرس و منتظر نظر شما
باز هم درود
یه دنیا ممنونم که به وبلاگ من سرزدید و خیلی سپاسگذارم بابت نظر ارزندتون...سعی میکنم به توصیه هاتون عمل کنم...در ضمن وبلاگ شما رو لینک کردم که راحت تر بتونم بهتون دسترسی داشته باشم.البته با اجازتون...
سلام عزیز
ممنون که سر زدی
کار ساده ی قشنگی بود
به امید روزگاری پر از شور و شعر برای تو دوست نازنین
یاحق...
سلام جناب تهرانی
به تالار شعر دعوتید
با سپاس!
سلام
کاش با اون دو تا دست قشنگش گلهای ابی مادر بزرگ رو دست بکشه...کاش بازم مثل همیشه با دو تا قطره اشکش دل ادمو نرم کنه....
کاش اصلا باشه....
درود دوست عزیز
اگه خواستید وبلاگ من رو با نامSECRET ASYLUM لینک کنید...البته اگه دوست داشتید! اگر نه هم که بی خیال!
سلام بسیار زیبا و خواندنی بود موفق باشید
سلام مهربان
کاش
وقتی میآیم
همان لباس ها را
پوشیده باشی!
روی پاهایم بند نیستم
در را باز کن!
با احترام دعوت می شوید به شبق > گلناز شما را کم دارد.
با سپاس غزل
افتادی به تکرار رضا
حست همیشه قشنگه
ولی از پس قالبشو عوض کردی دیگه بو گرفته
بندازش برو سراغه یه حس دیگه...
گرچه که من همیشه کارهاتو دوستت دارم.
به بچه های کارگاه و استاد سلام مخصوص برسون
دلم منم براتون تنگ شده
شاد باشی
شقایق
سلام
با آرزوی سالی شاد برای شما - به روزم و منتظر نگاه فنی شما .
سلام دوست عزیز
الهه ی شرقی به روز است
منتظر شما و نظر های سازنده تان هستم
یا حق ...
و ضیافتی بر پاست ...![گل]
´´´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶
´´´´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶
´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´´´´´´´´´ ´¶¶
´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶
´´¶¶´´مطلب جدید نوشتم بدو (........)´´¶¶
´´¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶´¶
´¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶´´´´´´´´´´´´´¶
´¶´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´´´´´´´¶
´¶´´´´´´´´´´´´¶¶´¶´´´´´´´´´´´¶´´´¶
´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶´´´´¶
´¶´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´¶¶´´¶´´´´¶
´´¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶´¶´´´´´¶¶¶¶¶¶´´´¶
´´¶¶´´´´´´´¶´´´´´¶´´´´¶¶¶¶¶¶´´´¶¶
´´´¶¶´´´´´´¶´´´´¶´´´´¶¶¶¶´´´´´¶
´´´´¶´´´´´´¶´´´¶´´´´´¶´´´´´´´¶
´´´´¶´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´´¶´´¶¶
´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´¶
´´´´´¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶¶´´´´´´¶
´´´´´´´´¶¶¶´´´´´¶¶´´´´´´´¶¶
´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´´¶¶¶¶¶¶´
´´´´´´´´´´¶¶´´´´´´¶¶´¶
´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´¶´¶¶
´´´´´´´´´¶´´¶¶´´´´´¶´´´¶
´´´´¶¶¶¶¶¶´¶´´´´´´´¶´´¶´
´´¶¶´´´¶¶¶¶´¶´´´´´´¶´´´¶¶¶¶¶¶¶
´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶´´´´´¶´¶¶´´´´´¶¶
´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´´¶
´´´¶¶´´منتظرمااااا´´´¶´زودبیاا´´´´´´¶
´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
نجوای شبانه به روز شده
منتظر حضور سبز شما هستم
سلام
به روزم
خیلی جالب بود..منظورتو از وزنه پنهانی که شعرمو از جاده خارج کرده نشدم ؟؟؟
دوست دارم این شعر را اینجور بخوانم :
می دانم
به خانه که بیایم
کنار
خاطراتی که
پارسال
حدود همین روزها
می نوشتم
با عطر شب بوها
و همان لباس ها
کنار حوض خوابیده ای
در را بازکن
شعرت قابلیت چندباره نویسی و چند باره خوانی را دارد
سلام دوست عزیز
باز هم خداوند توفیقی عنایت فرمود و وبلاگ بار دیگر بروز شد.
منتظر حضور پرمهرتان هستم.
سبز باشید.
سلام.لذت بردم.ولی یه چیزی رو صادقانه بگم؟من از شعرای قبلیتون خیلی بیشتر لذت میبردم.انگار این شعرتون یه چیزی کم داشت.....
شاعر باشید......
سلام.راستش من به شدت قفل کرده ام و سال جدید را متاسفانه هیچ شعری ننوشته ام.خوشحالم که شما به درد من دچار نشدید .راستش در انجمن ادبی که هستم انگار این درد همه گیر شده.ببخش اگر دیر به سراغت آمدم.
بروزم با :
خبر داغ
خود بزرگ بینی یا خود بزرگ ( بینی )
گفتگوی تمدن ها
پساغزل = غزل پست مدرن ؟!!!!!!
و یک پساغزل
با من همراه شو
با احترام / تورج بخشایشی