امروز ششم اسفند ماه سال 1401 ، اولین سالی است که خواهرم را ندارم.

هر سال با هدیه ای هر چند کوچک دل کوچکش را شاد میکردیم.

آنقدر قانع و مهربان بود که با کوچکترین لبخند گویا دنیا را به او می دادند.

هرچه فکر میکنم فقط از فاطمه خوبی یادم هست...

فرشتهِ زیبایِ برادر تولدت مبارک...

این مطلب رو فاطمه دوشنبه پنجم اسفند 1392 ساعت 23:12 دقیقه داخل وبلاگش نوشته بود:

۶ اسفند، سالروز تولد منه
تو این لحظات یاد می کنم کسانی رو که تو سالهای اخیر
از دستشون دادم. . . کاش الآن زنده بودند. . .
"چه بی رحمند صیادان مرگ، ای داد
و فریادا، چه بیهوده ست این فریاد"

........وشعر:

تنِ من پرچمی در باد

همرنگ درختم
درختِ در فاصله ی دلتنگی و خواب
همرنگ کوهم
کوهِ بعد از سقوط بهمن

نمی خواهم بگویم نیستی
وقتی از هر سو نگاه می کنم
روزهای تعطیل هنوز نفس می کشند

من آب نیستم
که بگذرم از همه چیز
یا خورشید
که ساعاتی چشم ببندم بر دنیا.
تنِ من پرچمی در باد

خواهر تولدت مبارک