سلام همسایه های5
دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!
سلام همسایه های5
دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!درباره من
رضا یوسف زاده تهرانی
شاعر و نویسنده
متولد هشتم اسفند و پنجاه و شش
تماس با شاعر:
۰۹۳۵۹۳۲۱۵۰۹
مکاتبه با شاعر:
کرج فردیس صندوق پستی
۴۷۷-۳۱۷۵۵
ایمیل نویسنده:
kalaghekhiss@yahoo.com
ادامه...
روزانهها
همه- انجمن روسپیان غمگین ما
- وقتی دیوار هم دفتر بود
- خیال تخت
- یک فنجان فرانسه یخ زده
- سیگار متبرک ملعون
- من مردی نیمه متحرک جاندار
- لبخند مصنوعی
- برف روی خط استوا
- جوجه ققنوس زشت
- کودتای کلمات
- نیوشا نوع خواه
- فائزه پورپیغمبر
- مریم کرمانی
- منصوره روستایی
- سحر بنی مالک
- افسانه توکلی
- کوهی
- سولماز نعمتی
- معصومه جمالی مهر
- مهدیه لطیفی
پیوندها
- سلام همسایه ها
- سلام همسایه های۲
- سلام همسایه های۳
- سلام همسایه های ۴
- می نویسم شاید روزی خوانده شوم( شعر)
- بهزاد خواجات(شعر)
- خط خطی های گاه و بی گاه من
- به آفرید
- گلدونه و دخترهاش
- متولد ۱۳۵۷
- بن بست(شعر)
- باغ طلا ( شعر )
- پنجرهی آبی ( شعر )
- نبش قبر ( شعر )
- داود ملک زاده ( شعر )
- گل یا پوچ ( شعر )
- سورنا ( شعر )
- واژگان خیس ( شعر )
- شعر های نیمه شبانه ( شعر )
- آنا تهرانی ( شعر )
- کلمه ( شعر )
- نامه های پارسی ( شعر )
- زن کاغذی ( شعر )
- آردوشان ( شعر )
- رضا چایچی ( شعر )
- لیلا کردبچه ( شعر )
- کورش همه خانی ( شعر )
- برهنه در باد ( شعر )
- خانه آرزوهای آدونیس ( شعر )
- آرش نصرت الهی( شعر)
- علی الفتی ( شعر )
- علی اخوان( شعر )
- رسول رخشا( شعر )
- پویا عزیزی(شعر)
- چپ کوچه(شعر)
- رسول یونان(شعر)
- قمر در عقرب(شعر)
- پری چهارشنبه هام(شعر)
- رقص مرگ(شعر)
- چرک نویس رویاهام(شعر)
- بی ایوان( شعر)
- تا سفرهی آب نزد ریشه نشوی(شعر)
- انتهای هیچ(شعر)
- دوستی شاید...(شعر)
- آلاچیق سفید( شعر )
- مینا حسنی ( شعر )
- سید علی صالحی
- خیزران عزیز
- نون و پنیر ( شعر )
- پروین سلاجقه (شعر )
- شعر سوخته (شعر )
- بوته های شمعدانی ( شعر )
- کولی شاعر ( شعر )
- دلم را به باد دادم ( شعر )
- جایی برای شک ( شعر )
- گلهای مندرس ( شعر )
- بانوی اردیبهشت ( شعر )
- رها(شعر)
- احسان پیربرناش( شعر )
- بودای طلائی ( شعر )
- سایت ادبی هشتاد
- سایت ادبی هفت سنگ
- سایت ادبی کتاب شعر
- سایت ادبی آتی بان
- سایت ادبی پیاده رو
- سایت ادبی دانوش
- سایت ادبی امضا
- سایت ادبی گاف
- سایت ادبی وازنا
- ماه مات(شعر)
- با اجازه حوا( شعر)
- رنگ های رفته دنیا( شعر)
- و بعد فرو می افتم در مسیر یک چشمه(شعر)
- مثل شب( شعر)
- آینه( شعر)
- ترا من چشم در راهم(شعر)
- اسماعیل آباد(شعر)
- آرام تر از خواب نسیم(شعر)
- فانوس های خاموش(شعر)
- همسایه ها(شعر)
- تیتیل( شعر)
- عزیزترین مفقودالاثر(شعر)
- طلوع عشق(شعر)
- دوردست(شعر)
- فرخنده آقایی
- بیراهه( شعر)
- گیسوتر از باران( شعر)
- شیر مرده( شعر)
- در کمانه( شعر)
- خلع آویز(شعر)
- باران بی هنگام( شعر)
- گرگ و میش( شعر)
- داریوش معمار
- شاپرک خائن( شعر)
- انگشتان کشیده ام( شعر)
- تیرآهن۱۸(شعر)
- اینجا دقیقا آنطرف دنیاست(شعر)
- بوم رنگ(شعر)
- آلاچیق سفید(شعر)
- خاطرهی کفش ها(شعر)
- شعر
- مکتوب های خشتی(شعر)
- شب پره گی این روزها(شعر)
- یادداشت های روزانه(شعر)
- شعرهای من
- شهرام معقول(شعر)
- دیگران(شعر)
- شعر سوخته
- کاش عشق را زبان سخن بود(شعر)
- موریانه ها(شعر)
- آفتاب شعر
- مامان و کیمیا(شعر)
- جنون واژه ها(شعر)
- حرف های...(شعر)
- شاعر نیستم اما...
- سیاه مشق کودکانه(شعر)
- خاطر(شعر)
- من از مرگ های دسته جمعی خوشم می آید(شعر)
- یک درد ساده(شعر)
- رومن تاک(شعر)
- دوردست(شعر)
- بلندی های بادگیر(شعر)۱
- بلندی های بادگیر(شعر)۲
- مثل یک توهم مزمن(شعر)
- من و وبلاگ(شعر)
- نقب به خاشاک(شعر)
- سراب آبی(شعر)
- میان حرف و سکوت(شعر)
- پاشیلیها(شعر)
- بهونه بارون(شعر)
- پسری که هی پژمان می شود(شعر)
- این شعرها عاشقانه نیستند(شعر)
- زادگاهم افراسره(شعر)
- کاتالیزور شیشه ای(شعر)
- جن نامه(شعر)
- دلم را به باد دادم
- گراناز موسوی
- ماندانا مشایخی
- کبوتر ارشدی
- ته مانده
- فرزانه بابایی
- سلام همنفس روزهای پاییزی
- دست هایم جوانه زده اند
- پشت دیوانگی لبهایم
- با اجازه حوا
- سزای تولد مرگ است
- عمود بر خط استوای کاغذ
- پرنده مردنیست
- سه شنبه های بنفش
- روزهایی که گذشت
- بی بازگشت(شعر)
- یادی برای سنگ(شعر)
- غروب(شعر)
- دریا طعم انار می دهد(شعر)
- درخت بی پرنده(شعر)
- اتفاق روی پل(شعر)
- خاطره کفش ها
- شعر و ادب
- فاخته
- سکوت شب
- قسمت کن چشمهایت را...
- پنیر و پونه و پاییز
- روح زبان ندارد
- کفش های باد گم شده است
- و زخم های من همه...
- بی حواسترین زن دنیا
- طرح شعر در مستی های شبانه
- پاییز حس
- گیسوی زنان کولی و ...
- مرگ نمایشی زنی در اتاق خواب
- پیامبر جنگل
- حرف های نگفته
- تقدیر یا تدبیر
- دختر آراز
- مجید سعدآبادی
- صفحه سیزده
- مهرناز قربانعلی
- خنده های خیس
- اسطبل(داریوش معمار)
- مالون می میرد
- من نوشته های موسا نوشادی
- مشتی سنگ میان سطرها
- خیابان های تهران کفش های مرا پسنمی دهند
- به همین لحظه قسم
- طعم گس خورشید
- مینا میرصادقی
- حسن از بچه های کارگاه
- شعر و ترانه
- بر فراز سهیل
- قبرهای دسته دوم
- سامیه ایزدپناه
- سمیه قبادی
- دوشنبه
- پاراگراف
- حامد حبیبی
- نقد چهارشنبه
- دختر شب های شیشه ای
- فرشته فرشاد
- افسانه نجومی
- مداد سبز
- مهشاد عزیزی
- آزیتا قهرمان
- وارونگی
- من هنوز شاعرم
- دل نوشته های ناتانائیل
- کانون فرهنگی چوک
- اشعار ابتهاج
- آنژیلا عطایی
- مهدی آخرتی
- کیومرث نظامیان
- مرضیه انساندوست
- مریم بالنگی
- فاطمه خمر
- پژمان آرامی
- کوکب توفیق خواه
- آیدا مجید آبادی
- سپید
- مرضیه دشتبانی
- اکرم درستی
- سارا درستی
- زهرا احمدی
- گلاره چگینی
- پیام جهانگیری
- مهسا محسنی
- مجید لواف
- عذرا روحانی
- اوین فرهادی
- سمانه عابدینی
- مولود گودرزی
- فائزه شاکری
- داود سوران
- احمد دریس
- ص.س
- شبنم فرهنگ
- سپیده...
- انصاری زاده و کبری
- سیاوش جلیلیان
- رضا مهرعلیان
- آریا معصومی
- کبری فدوی
- فاطمه بیروانوند
- عفت خادمی
- گالیا توانگر 2
- زن خاکستری
- ماجده جوادی
- مریم اخزری
- محسن نظارت
- فاطمه مزیان پور
- اکبر آزادپور
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- مهر 1401 1
- شهریور 1395 1
- اردیبهشت 1395 1
- مهر 1394 1
- مرداد 1393 1
- اسفند 1392 1
- خرداد 1392 1
- آذر 1391 1
- خرداد 1391 1
- بهمن 1390 1
- آبان 1390 1
- شهریور 1390 1
- تیر 1390 1
- خرداد 1390 1
- اردیبهشت 1390 1
- بهمن 1389 2
- آذر 1389 1
- مرداد 1389 1
- اردیبهشت 1389 1
- آذر 1388 1
- شهریور 1388 1
- خرداد 1388 1
- اردیبهشت 1388 1
- فروردین 1388 1
- اسفند 1387 1
- بهمن 1387 1
- دی 1387 3
- آذر 1387 1
- آبان 1387 3
- مهر 1387 3
- شهریور 1387 1
آمار : 138166 بازدید
Powered by Blogsky
دلهره ای شبیه گذشته!
اواخر یکی از این روزها
می‌‌آیی
موهایم را شانه می‌زنی
تمام ساعت ها را
برای پنج غروب کوک می‌کنی
و من برای آخرین بار
گریه می کنم
خواب هایم سیاه می شوند
خورشید
در تمام خیابان ها غروب می‌کند
و تو برای همیشه می‌روی!
بعداز ظهر یکشنبه است
نامه هایت را
به همسایه بالایی داده ام
و با تمام ترسی که دارم
به انتهای خیابان قبلی فکر می کنم!
رضا یوسف زاده تهرانی
یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ق.ظ
سلام دوست خوبم
من اینگونه زبان و شعرها را بسیار دوست دارم.شعرهایی که بسادگی از دل بر آمده و به همان سادگی و زلالی بر دل می نشیند.شعرهایی که سراینده اش نخواسته است حتمن شاعر باشد و شاعر جلوه کند و هنر شعرش را نمایش دهد.درود و سپاس
سلام خوب بود
تمام ساعت ها را
برای پنج غروب کوک می‌کنی
و اینکه بهتر هست یه مقدار جنبه های شاعرانگی
( تمایز یک متن از شعر را)در شعرهایتان بالا ببرید و...
و بدرود
سلام به رضای عزیزو پوزش بابت تاخیردوست من!
روایت شیرینی ست واندیشه فقط در همین فرم خود را می نمایان اد و این تیز هوشی شاعر را می رسان اد ... تجربه ی خوبی بود دوست من!
سلام
ممنون که دعوتم کردین.ولی خوشحال تر می شدم اگه نظرتونو در مورد شعرام می گفتید!شعرتون واقعا قشنگ بود.منم فکر می کنم قشنگیش به سادگیشه که می تونه خودشو بدون پرده واژه های نا مانوس با همون معنای واقعی خودش نشون بده.
موفق باشید.
سلام ممنونم
از خودم می پرسم مولفه شعری این اثر در چیست ؟
یک روایت که راوی آن تنها یک نفر است کار کاملا خطی و بدون هیچ برش یا پاساژ و ....
بعد هم فکر می کنم که به خودم جواب دادم اصولا این دست کارها ژورنالیستی هستند و دقیقا به همین دلیل قابل دریافت بدون فاصله اند و نیاز به تاخیر معنا هم ندارند
بااحترام هجوووووم
سلام
خوب تصویرسازی شده...
قبلا هم شنیده بودم ودوست داشتم این شعر را...فقط قسمتی که نامه را به همسایه بالایی می سژری به نظرم به زیبایی وروانی وباور ژذیریی شعرت لطمه زده!!ممنون
سلام جناب تهرانی
ممنون و سپاس ازفراخوانتان . دلسروده ی شما راخواندم .وفراوان بهره گرفتم.متشکرم بسیار زیبا بود وقابل تأمل.
موفق باشید
خواب هایم سیاه می شوند
خورشید
در تمام خیابان ها غروب می‌کند
و تو برای همیشه می‌روی!
سلام
فقط میتونم بگم زیبا بود تصاویرهمه پشت هم ومنظم
لذت بردم
موفق باشید
درود مهربان
ممنونم از حضورت
منتظر نظرت هستم
کارت رو هم خوندم
هماره انوشه بزی
با درود ...
یکی از همین روز ها می ایی
برای خوابهایی که سرود ه هایتان را در خود گرفته اند ... باید فکری بکنید ... میترسم زمانی برسد که کلمات در سروده هایتان
فقط به کابوس برسند ...
سروده تان بیش از حد عینی است ... و براحتی تسلیم مخاطب میشود ...
شما کشف لحظات خوب سرود ه تان را از مخاطب میگیرید و با این کار مخاطب هیچ زحمتی برای گشت و گذار میان کلماتت نمی کشد .. چون شما به جای او هم فکر کرد ه اید .. و او هیچ سهمی از تلا ش برایورود به سروده ندارد ...
بعد از رفتنت التیامی برای دردهایم نیست
هچ شانه ای برایم تسکین نیست
من زل زده ام به همان کوچه های جدایی
در تمام غروبهای رفتنت باز امدنت را به انتظار نشسته ام
سلام
خسته نباشید
شعر زیبایی بود
لذت بردم
با عرض پوزش نقد اشعار شما از دانش من فراتر است
موفق باشید
سلام آقای تهرانی عزیز.
حس آمیزی توی کارتون قابل تحسینه علاوه بر اینکه با مخاطب ارتباط برقرار میکنه و از شروع و پایان خوب و قوی ای برخورداره.
به کارهاتون در سبک سپید و نو ادامه بدین.
ممنون از حضور و دعوتتون.زنده باشید.
بسیار ژرف و با معنا بود شعر زیبایت آقای تهرانی عزیز. من در گذشته نیز چندین بار شعرهای خوب شما را خوانده ام و بدون تعارف لیست ادیبان آینده ایران مزین به نام رضای تهرانی خواهد شد. روی این حرفم حساب کن. دامنه فکر شما در ادبیات و بویژه در شعر مثل یک اقیانوس وسیع و ژرف است. با ارادت و اخلاص و با سپاس از حضور گرمت. قلمت جاری باد
دلنشین بود شعرت دوست عزیز
و من ...به انتهاز خیابان قبلی فکر می کنم.
شعر نو...خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار میکنم.
خورشید
در تمام خیابان ها غروب می‌کند
و تو برای همیشه می‌روی!
اینجاشو خیلی دوست داشتم.کاملا نوتستم تصور کنم.
سلام
شعر ساده و منسجمی نوشتی
که در میانه اتفاق افتاده بود
رضا جان به اعتقاد من این یک متن شاعرانه است که پتانسیل شعری قوی را در خود دارد و به انتظار نشسته است ...ممنون از دعوتت رفیق...
گریه پیش از من کسی را نکشته است دیر کن برای دیدن وقت زیاد است آرام آرام بیا که اگر پشیمان شدی دوباره یه دور بروی سر فرصت بیایی تاراحت نباش در قبال غیبت٬ تاخیر چیز مهمی نیست!!
ممنون
امیدوارم همیشه موفق باشی
سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی داری پیش منم بیا.
دوست داشتم این شعرتون رو
بعداز ظهر یکشنبه است
نامه هایت را
به همسایه بالایی داده ام
و با تمام ترسی که دارم
به انتهای خیابان قبلی فکر می کنم!
مدتی بود نبودی
خوشحالم با این شعر زیبا آمدی
ممنون دوست من
... تو برای همیشه می روی ...
باز هم اینجا و باز همان حس های همیشگی ...
ممنون از دعوتتان
ممنون سر زدید
سلام
خوندمتون...
سبک روونی داشت...پایان خوبی هم داشت...عین غذایی که خوب جا افتاده باشه:-d
اما به نظرم خیلی ساده بود...
امیدوارم موفق و شاد و سلامت باشید
بعداز ظهر یکشنبه است
نامه هایت را
به همسایه بالایی داده ام
و با تمام ترسی که دارم
به انتهای خیابان قبلی فکر می کنم
رضا جان
خواندمت
ساده و شسته رفته و زیبا
قسمتی که انتخاب کردم رو پسندیدم
باقی درود
سلام. مرسی از اطلاع رسانی و واقعا دلنشین می نویسی.
از دعوت شما ممنونم.
موجز و کامل سروده ای و مضمون شما گویا و شفاف است.
دست مریزاد
سلام .
شعر زیبایی بود . و پایان بندی خوبی داشت .
ممنون از دعوت
موفق باشی
ممنون اقای تهرانی از شعر روون و دلنشینتون
سلام
ممون از دعوتتان به این شعر زیبا. حس خوب و شاعرانه ای پشت کار نهفته است.
سلام
کارتون بیشتر شبیه یک روایت با چاشنی احساس با فضایی تقریباْ گرم و نیمه صمیمی بود البته کمی همه بک کلیشه نزدیک شد.
سعی کنید از عناصر شاعرانه و صنایع شعر(ایهام استعاره مجاز وترکیبهای وصفی خاص خودتان است استفاده کنید)
پیروز باشید
تا گذری دوباره بر دنیای مجازیتان بدرود.
سلام
بی هیچ حرفی دعوتید ...
در پناه او
تا ابد بمان ...
سلام.
شعر قشنگتون رو خوندم.
و با تمام ترسی که دارم.........
زیبا بود.
یه نوشته برای همه درد دلهام..........
شاید درد دل تو هم باشه بخون و نظر قشنگتو بگو..[گل][گل][گل]
سلام
خیلی قشنگه
و من برای آخرین بار
گریه می کنم .
خیلی قشنگ بود.
مرسی خبرم کردی / حیف اینجا از اون آیکن های دست زدن و...نداره برات یک گل می فرستادم ویک دست محکم می زدم
و تو برای همیشه می روی....
سلام و ممنون از اینکه خبر کردید بیام این شعرو بخوم.
سلام آقای یوسف زاده
بابت سر زدنتون به وبلاگم هم خوشحالم هم ممنون..
قلم قوی و قشنگی دارین
دلنشین مینویسین
لذت بردم...
انتهای خیابان قبلی چه خبره؟
جدایی اونجا اتفاق افتاده؟
سلام
زیبا بود
خیلی ملموس بود. زیبا بود.
تمام ساعت ها را
برای پنج غروب کوک می‌کنی
...
ساده ودر عین حال زیبا !
می شد حس درونش رو خیلی راحت درک کرد
شاعر گرامی
با غزلی دیگر چشم انتظار شما هستم
سلام دوست خوبم برای گفتن شعر سپید تنها بدون وزن و قافیه بودن ملاک نیست تصویر سازی خیال انگیزی و استفاده از موسیقی کلمات است که این شعر را از دیگر شغرها متمایز میکندبا امید موفقیت میلاد شکری .
به نظر من تونستی خیلی ساده منظورتو برسونی و چیزی که برداشت کردم عمیق بود شاید واسه اینه که میترسم واسم اتفاق بیفته . مازیار
سلام
جالب بود
سلام دوست شاعر
ممنون از دعوتتون
زیبا بود.
سلام وبلاگ جالبی داری به منم سر بزن خوشحال میشم
سلام دوست عزیز
از اینکه اومدی ممنونم.
روزشماری مملو از عشق و علاقه در دل نوشته اتان دیده می شود .
شعر زیبایی بود .
موفق باشید.
سلام
باغزلی به روزم ومنتظر حضورسبز ونظرات ارزشمند شما هنرمندفرهیخنه هستم.
باسپاس؛ هزاره ی ققنوس