سلام همسایه های5

سلام همسایه های5

دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!
سلام همسایه های5

سلام همسایه های5

دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!

پشت سنگسار جنازه ام

روی جنازه ام 

یادگاری ننویس 

حالا که هیچ 

دیوانه خانه ای 

قبولم نمی کند 

و روسری سفیدت را 

محرم خواب هایم کن 

که خیلی وقت است 

رویا ندیده ام. 

 

اینجا 

انتهای این خیابان 

گاهی که دیوانه می شوم 

دستم را 

روی چشمم می گذارم 

و انگار تمام روز را 

به هر عابری که می رسم 

می گویم: 

خیلی خسته ام! 

راستش را بخواهید 

همین دیروز سنگسارم کردند!

نظرات 160 + ارسال نظر
سیدجبارعزیزی یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:08 ب.ظ http://sayedjabar.blogfa.com/

سلام ممنون از حضور و دعوتت
و خوشحالم که منو از یاد نبردی

شیما شاهسواران احمدی یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 ب.ظ http://shimaahmadi.blogfa.com

همین دیروز سنگسارم کردند!

درود

ممنون

سکوت یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ب.ظ http://http://nasimjafary.blogfa.com

درود آقای تهرانی عزیز

از خواندن اشعارتان لذت بردم
به لینک هایم افزوده شدید اگر تمایل داشتید شما هم لینک کنید و به روز رسانی را اطلاع دهید
با دو شعر به روزم
ببخشید این نظر را لطفا عمومی نگذارید خصوصی است...
با احترام

صنما یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ب.ظ http://sanamaie.blogfa.com

سلام همسفر.
شعر بسیار لطیف و عمیقی رو خوندم
و احساس قشنگی پیدا کردم.
شاعرانه گی هاتان مستدام گرامی

داریوش احمدی یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ب.ظ http://bermoodaa.blogfa.com

درود بر تو رضا جان
شعر خوبی خواندم و ایجاز خوبی داشت
نسبت دیوانه و سنگسار را درنیافتم
بهر حال زبانت مسیر درستی را طی می کند
سپاس از دعوتت
شاعر زی...

منیره حسینی یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ب.ظ http://monire25.blogfa.com

سلام

که خیلی وقت است اصلا خوابی ندیده ام بهتر نیست ؟؟

و انگا ر تمام روز به هر عابری می گویم خسته ام (ایجاز )

در کل شعر خوبی خواندم و اما پایان نتونست درگیرم کنه

انگار یه جورایی چسبیده بود

لیلا مهرپویا دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ق.ظ http://leilamehrpoya.blogfa.com/

سلام
شعرهایتان را خواندم شعر قبلی شما از بافت معنایی و روایتی محکمتری برخوردار بود روان بود و منسجم در این شعر یک فضا چند بار به شکل متناقض استفاده میشود و از نظر من این شعر به ویرایش مجدد نیاز دارد مثلا در سطر ششم اگر حرف(و) را بردارید شعر روانتر میشه یا حتی برداشتن حرف دیگری که دشعر آمده مطمعن هستم اگر خودتان بازنویسی کنید به موارد دیگری هم برخورد میکنید که باید در چارجوب زبان خودتان رخ بدهد
متشکرم از دعوتتان
پیروز باشید با احترام

خورشید دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:54 ق.ظ http://www.khorshid85.blogfa.com


درود
از اینکه به کشکول نگاه کردی و با یادداشتت من را به خواندن سروده هایت فراخواندی سپاسگزارم
راستش نمی دانم بنا به چه پیشینه ای از من خواستی درباره سروده ات نظر بدهم؟! من تنها یک دوستدار شعر و ادبیات هستم و درجایگاهی نیستم که نقد و نظر بنویسم
گاهی تنها برداشت ها و حس شخصی ام را بازگو می کنم همین!
در این سروده بریدگی/ خستگی/ دلزدگی و یک رهایی ِ تلخ راوی از گروهی آدم ها متبلور شده است
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشی
بدرود

مژگان احمدی پور دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ق.ظ http://vazhgan.blogfa.com/

سلام

نوشته بودید شاعر و نویسنده اید.دنبال داستانتون گشتم و پیذا نکردم.

شعرتون دلنشین اما با آخرش موافق نیستم که:همین دیروز سنگسارم کردند

میشد جمله ای بذارید که روح ما سنگسار بشه.

دست مریزاد

تبادل لینک کنیم؟

زهرا کربلایی دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 ق.ظ http://www.mohamadrezaahmadi.blogfa.com

سلام
تشکر بابت دعوتتون
کارتون جالب و قابل توجه بود لذت بردم دوست بزرگوار

سمیراروزیهانی دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ب.ظ http://parvaz.dil.ir

سلام...خوندمتون...تا جایی که راه میداد!
این سبک رو دوست دارم...سبک نیست!و سنگیم به دل میشینه و البته زیبا


فرصت اگر شد...برگردین به شعرم و بگویید
سلامت و شاد و موفق باشید

مهتاب دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ب.ظ http://shab00ne.blogfa.com/

حرفاتون خیلی بزرگتر از فکر منه!هر وقت میام اینجا گیج میرم بیرون!واسه همین ترجیح میدم بدون نقد و فهمیدن حتی!...بخونم و از کلماتش لذت ببرم!

سولماز حسن زاده دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:22 ب.ظ http://furughkamyar.blogfa.com

سلام
بروزم ومنتظر

الهام پورمردان دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:31 ب.ظ http://www.seshanbehayebanafsh.blogfa.com

درود بر شما
دیرگاهی بود می آمدم اینجا اما نا امید از تازگیش تنها با حس خوب خوانش ِ شعرهاتان باز می گشتم.
خوشحالم که امروز این حس زیبایی با شوق تازگی عجین شد.
شعرهاتان ستودنیست.
اگر با تبادل لینک موافق بودید خبرم کنید تا با آمدنتان در آسمانم و بهره گیری از نقدهاتان اوج گیرم و رشد کنم.

قلمتان دور از شکستگی...

شیما شاهسواران احمدی دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:05 ب.ظ http://shimaahmadi.blogfa.com

روی جنازه ام

یادگاری ننویس

حالا که هیچ

دیوانه خانه ای

قبولم نمی کند

سلام بر شما دوست بزرگوار

ممنون از توجهتان

هما سعادتمند دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:05 ب.ظ http://www.homa15.blogfa.com

سلام از اشنایی با شما خوشبختم.با یه کار سپید به روزم و شما با احترام دعوتید

ژیلاراسخ سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:22 ق.ظ http://ashareman.blogfa.com/

سلام وتشکر برای دعوت و خوشحالم که سروده زیبای شمارا خواندم بدون اغراق زیبا ودلنشین بود پیروز باشید

مهدیه سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ق.ظ http://foggy89.blogfa.com/

ممنون از حضورتان در وبم
آپ جالبی بود

سمیه طوسی سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ب.ظ http://shaeraneham.blogfa.com

سلام آقای تهرانی
اثر ارزشمندتان را خواندم .
روند خوبی را انتها طی می کند اما در پایان ؛ به محکمی سطرهای قبل نیست .
با احترام

فرزانه سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ

قبلا هم شنیده بودم این شعر وباید بگم زیبا بود همین که وبلاگتئن رو به روز کردید خوبه..موفق باشید

طعم سیبم سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:28 ب.ظ

سلام میل یکی از دوستانتون مارو کشوند
لذت بردم جالب بود
شاگرد کوچولوی ادبیاتم
طعم سیب هم نام کتاب دوممه که در دست چاپه
اگه لایق بودم سر بزنید
اگه لایقتر لینکم کنید[گل][بدرود]

فهیمه حسینی علی آباد سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:19 ب.ظ http://dasthayesimani.persianblog.ir

سلام.
من کار دوم رو بیشتر دوس داشتم. منتظر کامنتای دعوت بعدی هستم. تا بیشتر با شعراتون آشنا بشم و بعد بتونم نقد کنم.
موفق باشی

فیروزه مرادی سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ب.ظ http://paniropoone.persianblog.ir/

درود رضا عزیز
ممنون از دعوتت کار زیباتو خوندمو لذت بردم
شروع و پایان بندی قوی دارد اما ـوـقبل از روسری اضافی نیست؟؟
و لینک...با احترام

احسان مهدیان سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:37 ب.ظ http://hojum.blogfa.com

سلام دوست من

یک نوع نوشتن رایج است که گویی شاعر در حال ژیش بینی است و افعالی چون :
می شود / می آید / می خورم و ...
در حالیکه اگر شعر و شاعر هم زمان در شرایط غیر متعارف به هم رسیده اند باید اتفاق درون متن روی دهد انگار که شعر در حال اجراست نه وعده ...

گاهی که دیوانه می شوم
دستم را
روی چشمم می گذارم
و انگار تمام روز را
به هر عابری که می رسم

البته شما می دانید که این شعر زیبایی های خاص خود را دارد
بااحترام هجووووووووم

سارا بهرام زاده سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.sepehrsara.blogspot.com

سلام . شعرهایتان را خواندم. چند زمستان دیگر و کابوس رویاهای من البته در بند اولش بیشتر، شعرهای خوبی یافتم با لایه های معنایی در ساختی منسجم تر نسبت به باقی. و البته باقی هم خودتانید که زبان شعرتان را به اعتلا می رسانید . زبان پویا برایتان آرزومندم.
مرسی از دعوتتان.

مهوش سوئد سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ب.ظ http://tamanna.blogfa.com

با درو د وسپاس از حضور گرمنان

عقیل تشانی زاد سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:31 ب.ظ http://tashani.blogfa.com

برای شعر هیچ فاصله ای قابل تعریف نیست ...
هر جای جهان که باشی دلت بی انتهاست ...

ممنون از حضورتان ...
شعر خواندم ..
درود

ری را سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ب.ظ http://law1357.persianblog.ir/

سلام
ممنون از دعوتتون
سروده زیبا و خواندنی بود
دست مریضاد.

الهام پورمردان سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ب.ظ http://www.seshanbehayebanafsh.blogfa.com

نمی دانید چه شوقی برای این لحظه ام رقم زدید که نامم را در آسمانتان دیدم!
این نهایت بزرگواری یک انسان است و شما انتهای بزرگی هستید ، چرا که کوچکی چون مرا بال می بخشید .
با احترام فراوان و شوقی شگرف در لیستم جای گرفتید.
امید که از نظرات ارزشمندتان بهره گیرم.

روزگارتان لبریز شور ، لبریز شعر ...

رضا باب المراد چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:39 ق.ظ http://www.mahemat.blogfa.com

سلام دوست خوب
شعر یکدست و روانی از شما خوندم
که در پایانش فکر می کنم لحن شما نزیکی هائی با شاعر دیگری داشت
خیلس خسته ام
راستش را بخواهید
همین دیروز سنگسارم کردید

علی کشکولی چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ق.ظ http://roohemojarad.blogfa.com/

سلام عزیز گرامی


شعر شما الحق جاندار باشد من با سمیه خانم یک دلم که گفت
اما در پایان ؛ به محکمی سطرهای قبل نیست .

درود بر شما


بمراد دل رسی آن سحر که ز سوز سینه دعا کنی
بخدا که فیض دعا رسد سحری که رو بخدا کنی
من و های های گریستن بره عتاب تو زیستن
تو و از کمین نگریستن که دگر ز عشوه چها کنی
بکمند ابروی تو امان بسی آهوان ز تو بی امان
بخدنگ غمزه زمان زمان چه شکار ها که ز پا کنی
ز تو ناوک نگهی نشد که هلاک بی گنهی نشد
همه حیرتم که گهی نشد که ز یک نشانه خطا کنی
چو وفا نمیکنی ای صنم بمنت جفا ز جه گشته کم
چه بنا ست این ز تو کز ستم نه وفا کنی نه جفا کنی
بره تو صحبت خسته دل بوفا و مهر تو بسته دل
چه شود که سوی شکسته دل گذری ز برای خدا کنی

[گل][گل]

این غزل مناسبت چهار باغ گوشه یی در دستگاه ابو عطاست

ح.طبیب (شور عشق) چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 ق.ظ http://www.shoureshgh.tk

سلام رضا جان
راستش شعرت کفیت گذشته را نداشت
ربط مطالب در ذهن خواننده کمی سخت شده

داریوش احمدی چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:12 ق.ظ http://bermoodaa.blogfa.com

درود رضا جان
اگر کامپیوتر من باز قاطی نکرده باشد فکر می کنم برای این پست یک بار دعوتم کرده ای و نظرم را هم داده ام.بهرحال قند مکرر بود و باز خواندمت
شاد زی

داریوش معمار چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:08 ق.ظ http://www.dm58.blogfa.com

آقای یوسف زاده عزیز
سلام
اولین موردی که پس از خواندن شعر شما نظرم را جلب کرد کیفت لحن سازی در شعرتان به خصوص در سطرها بود. ترکیب شعر گفتاری که نخستین بار توسط آقای صالحی در ابتدای دهه گذشته مطرح شد هرچند به سختی برای بخش عمده ای از شعر خود او به سبب حرکت وی میان افق شعر شاملو، فروغ و موج نو قابل تبیین است اما برای شعر هایی مانند شعر شما می توان آن را به کار برد البته یاد آور می شوم این استفاده به خودی خود جنبه ارزشی ندارد اما سبب می شود ما بتوانیم بعضی جنبه های شعر را دریابیم مثلاً اینکه شعر گفتار با تکیه بر هارمونی عاطفی، رفتار ملموس معنا و وقایع جاری شکل می گیرد. اگر در چنین شعری شما از تکنیک های خیال سازی مانند تلمیح بهره بردید ممکن است به کیفیت گفتاری شعرتان آسیب برسد در عوض استعاره ای که منجر به ابهام و اشاره دور نشود کارساز تر است.
با مهر

الهام کریمی چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ق.ظ http://darhavalieinkucheha.blogfa.com

سلام
شعر از انسجام خوبی برخوردار است و خواننده با آن حرکت می کند. تصویرهای شعر از بیان مفاهیم برامده اند.استفاده از آرایه های ادبی نیز به ارزش کار افزوده است و مهمتر از همه اینکه زبان شاعر به استقلال نزدیک شده و با امضای خودش حرف می زند.موفق باشید

رضا چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 ق.ظ http://www.rezamehrabi.blogfa.com

سلام
کمی غمگین سرودید
کمی هم خاص

به روزم
اگر قابل دونستید بهم سر بزنید
[گل]

محمدحسین ملکیان(فراز) چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ http://www.faraz64.blogfa.com

سلام دوست من
سپاس از دعوتتان و تشکر بخاطر اینکه به کلبه ی شعر من سر زدید. امیدوارم این رفت و آمدها و صله شعر ادامه داشته باشد.
تعدادی از اشعارتان را خواندم. البته من در سبک آزاد قلم نمی زنم و به همین خاطر دیدگاه های انتقادی قوی و حرفه ای در این زمینه ندارم. من فقط کلاسیک کار می کنم. اما خواندن اشعار آزاد را دوست دارم و از آن ها غافل نمی شوم. اشعارتان خوب و قابل تامل است. شعر آخر به نظرم می توانست ادامه داشته باشد و گریزی هم به دیگر ناهنجاری های مرتبط اجتماعی بزند.
از خواندنتان خوشحال شدم
سر ف ر ا ز باشید

مهدی تقی نژاد چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:41 ب.ظ http://golbon1.blogfa.com/

سلام دوست من
کار خوبی است. دستتان درست. چند نکته به نظرم رسید.
در ابتدای دو سطر از شعر از (و) استفاده کرده اید که هر دو مورد باید حذف شوند. (که خیلی وقت است) (که) هم در اینجا اضافه است. جمله (محرم خواب هایم کن) زیاد مفهوم نیست. ضمن این که اگر به همین شکل هم بپذیریم بهتر است بنویسید (محرم خوابم کن) نه (خواب هایم) یعنی همین خوابی که الان می خواهد اتفاق بیفتد.
در بخش دوم شعر (اینجا) اضافه است.
(گاهی که دیوانه می شوم) هم بهتر است بنویسید (دیوانه که می شوم) همان معنا را می دهد با کلمات کمتر. یعنی (گاهی) باید حذف شود. سطر (و انگار تمام روز را) به نظرم کل سطر را می توان حذف کرد. اما اگر نخواهید حذف کنید (و) که قبلا هم گفتم اضافه است. و (انگار) هم اضافه است.
ببخشید از نقد شعر خوبتان.

سیدمرتضی حمیدزاده چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:03 ب.ظ http://smh-rahemobham.blogfa.com

با درود خدمت شما.
با دکلمه ای از خودم به روزم.
منتظر دانلود این دکلمه و بیان دیدگاههایتان هستم.
همچنین منتظر بیان دیدگاههایتان در مورد اشعارم هستم.
لطفا دیدگاه خود را در قسمت نظرات وبلاگ درج نمایید.

با تشکر
سیدمرتضی حمیدزاده
[گل]

کوروش همه خا نی چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ب.ظ http://www.sibabi.blogfa.com

رضا عزیز
مدت ها نبودی یا من خبر نداشتم ؟
شعر مرگ و جنازه و سنگسار ،این روز ها محرم خواب شاعران شده است.دست روی چشم می گذارم تا سنگسار ات را نبینم .افق شعر اجتماعی ست .

ی ه .. ره گ ذ ر .. حسین صولتی چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:48 ب.ظ http://aryana99.blogfa.com/

با درود ..... دوست خوبم ...
گاهی

دستم را

روی چشمم می گذارم

و انگار تمام روز را

به هر عابری که می رسم

می گویم:

خیلی خسته ام!
اینجا تاریک است ...

سرانی چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ب.ظ http://mashqezan.blogfa.com

با درود

انتهای شعر قوت بیشتری گرفته . می شود بند اول را بطور جداگانه شعری محسوب کرد چون عناصر آن با هم چندان انس نگرفتند . تفکر خوبی پشتوانه ی شعر است .تندرست باشید .

مسعود قریب چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ http://pourgharib.blogfa.com

شعرتون عالیه . ..

پگاه عامری پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:29 ق.ظ http://www.bapegah.blogfa.com

سلام

خوندمتون . کار فبلی در وبلاگتون از این هم بهتر بود

ممنون از دعوتتون

پژمان‌الماسی‌نیا پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 ق.ظ http://www.ryra.blogfa.com

سلام
سپاس بابت دعوت
شعرتان خوب و موفق است/مانا باشید.

می نا درعلی جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:17 ب.ظ

سلام
شعر خوبی بود اما پایان بندی را نپسندیدم

گنــدم جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ http://gandom702002.blogfa.com

بوی خمیازه در سکوتت مُرد

به نگاهم کمی بدهکاری

توی آغوش من دوباره ببار

تو از این ابر ها چه کم داری؟

به روز هستم... منتظر حضورتون...

[گل]

سیدجعفرعزیزی جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:27 ب.ظ http://sayedjafar.persianblog.ir

سلام رضا جان...شعرا جزو یکی از بهترین کار هایی بود که از تو خوانده ام...(و)د رابتدی روسری ات...به نظرم قابل حذف است و متن را تلگرافی تر میکند...(گاهی) هم قابل حذف کردن بود و به موسیقی شعر کمک بیشتری میکنه...مراقب خودت باش..یاحق!

وحید حیاتلو جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:37 ب.ظ http://www.p-sibe-tajalli.blogfa.com

سلام عزیز
ممنونم که منو دعوت کردی
کارات خیلی خوب و منسجم هستند کمی باید بشتر پرداخت بشن ولی در کل سبک مستقل و خوبی داری
باز ممنون
یا حق

بابک خرم دین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:07 ب.ظ http://www.ashavanan.blogfa.com

درود
من در وبلاگم درباره پاداش و جزای کار انسان بعد از مرگ و جهان آخرت در ادیان زرتشت و بودا و یهود نوشتم لطفا" اگر دوست داشتین آن مطالب را بخوانید و با دیدگاه خود آن را کامل کنید.( آن مطالب جنبه تبیلغ برای هیچ دینی را ندارد و بر ضد هیچ دینی هم نسیت)
با تشکر از شما[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد