این برف هر کجا که ببارد
رد پای مرا سفید می کند
زمستان تو را سیاه!
بلند شو!
اسفند نزدیک است
و من از ترس تولد
باز به سه شنبه هفته پیش
بر می گردم.
همه جا بوی گریه می گیرد
و دختران محله پایین
مرا با دست نشان می دهند.
از خودم کنار کشیده ام
و میدانم
یکی از همین هفته ها
دوباره از ترس نیامدنت
موهایم را کوتاه می کنم
لباس رسمی می پوشم
و به زمستان های بعدی
فکر می کنم...
زیبا بود دوست من و دلپذیر
مثل خواندن دوبارهات.
سلام عزیزم جدیدترین شاهکار حمید رضا ماهی صفت درسال 89 .
خوشحال هستیم که از وبلاگ خوب شما بازید کردیم در صورت تمایل از وبلاگ ما بازدید کنید. [لبخند][گل]
سلام عزیزم جدیدترین شاهکار حمید رضا ماهی صفت درسال 89 .
خوشحال هستیم که از وبلاگ خوب شما بازید کردیم در صورت تمایل از وبلاگ ما بازدید کنید. [لبخند][گل]
سلام این بسته شما رو با کمترین هزینه به هدف خودتون می رسونه
بسته ما شامل
دانلود پی دی اف آموزشی تجارت الکترونیکی
دانلود کسب و کار اینترنتی در دوشماره با فرمت mp3
کسب در امد اینترنتی کسب درآمد فارکس(بورس بین المللی)
و بسته جامع ایمیل
کاربران ایرانی[گل][بدرود]
سلام دوست عزیز
خوشحال میشم به من هم سر بزنی
لطف کن من رو با اسم
امروز نخستین روز اینده توست
لینک کن و بعد بهم خبر بده تا من هم شما رو لینک کنم
سلام
خوبی رضا جان
ممنون از حضورت
کار جالبی بود من لذت بردم
مخصوصا از اپیزود اخر:
از خودم کنار کشیده ام
و میدانم
یکی از همین هفته ها
دوباره از ترس نیامدنت
موهایم را کوتاه می کنم
لباس رسمی می پوشم
و به زمستان های بعدی
فکر می کنم...
مانا باشی رفیق!!
سلام خوبی وبلاگ خیلی خوب وقشنگی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مور فروش فیلم و سریال های روز کره ای و امریکایی هستش. منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با عنوان فروشگاه اینترنتی فیلم و سریال های کره ای و امریکایی ؟ ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بایhttp://www.PIKSHOP.com
درود رضا جان ... خواندمت لذت بردم .. شادزی و بدرود
سلام...من از ترس نیامدن به سه شنبه هفته پش بر می گردم..خیلی زیباست!
سلام
چه عجب سرو کله تان پیدا شد ...
خبر میدادید گاوی گوسفندی ...!!!
شوخی بود ...
خوش آمدیییددد...
یه سر بزن
در پناه یار ...
خیلی زیبا و روان
همچو رودی در رویای بیکران هر آدمی
منتظر حضور مبارک شما هستیم در سکنای بی سقفمان
سلام بزرگوار
شعر خوبی است عناصر شعر تقریبا همیشه تکرار می شوند - و تصاویر مثل همیشه خوبند
لباس رسمی می پوشم
و به زمستان های بعدی
فکر می کنم...
رضا جان بیشتر از شعرای دیگه ات به من چسبید...دمت گرم و سرت خوش باد...مراقب خودت باش...
سلام!
خواندمتان! موفق باشید!
این برف هر کجا که ببارد
رد پای مرا سفید می کند
زمستان تو را سیاه!
سلام
تا شب چشم تو در بیشه ی رویا رویید.....
با غزلی به روزم
از خودم کنار کشیده ام
و میدانم
یکی از همین هفته ها
دوباره از ترس نیامدنت
موهایم را کوتاه می کنم
لباس رسمی می پوشم
و به زمستان های بعدی
فکر می کنم...
پایان بندی شعرتان را دوست دارم ...
ممنونم از حضور ودعوتتان .
سلام
شعر خوبی بود اگرچه رای سرراست وخطی آن کمی مخاطب را می آزرد
ممنون از دعوتتان
سلام
... یکی از همین هفته ها / دوباره از ترس نیامدنت / موهایم را کوتاه می کنم / و لباس رسمی می پوشم ...
از خودم کنار کشیده ام...
حس بسیار خوبی داشتم وقتی شعرتونو خوندم
زیبا مثل همیشه...
اما چرا اینقدر غم انگیز؟؟؟
از خودم کنار کشیده ام
و میدانم
یکی از همین هفته ها
دوباره از ترس نیامدنت
سلام دوست عزیز! شعر خوبی بود
اما
من فکر می کنم تصاویر شعرت کمی خصوصی بود یعنی آنچه فکر می کردی نوشتی اما به تصویر نکشیدی.
باز هم ممنون از دعوت. تا بعد
سلام
این شعر شروع بسیار خوبو زیبائی داشت
ولی...
با احترام
قشنگ بوود خیلی پیشرفت کردید این مدت
سلام..خواندن دوباره ی تان لذت بخش است..می خوانم چند بار که از دست ندهم ذره ای را
بسیار عالی
واژه های اندک ومعنای بسیار.
موفق وپیروزباشید.
ما بی مرام نیستیم
مثل شعرهای پاکت
رضا جان تو ساده ترین بهانه برای نوشتن ها را تسخیر می کنی
و من به خاطر همین است که به لحن ی واژه هایت ایمان دارم
شاد و گرم باشد نگاهت .
انگار وقتی از پنجره به بیرون نگاه میکردی این شعر رو نوشتی خیلی قشنگ بود
سلام کار خوبی بود ولذت بردم
موفق باشی و همیشه شاعر
زیبا می نویسید
موفق
شاد
سالم و همیشه سبز باشید
ازلیاند این واژهها
در لبخند گشودهی آفتابگردان
در بال تاریک کلاغ
و نیز
در چهارچوب دری نیمهباز
آنگاه که حتا دری نبود
بودند
در شاخسار درختان بینام
میخواهی اما
که از آن من باشند
که بال کلاغ، بید سپید و تابستان باشم
میخواهی
که وزوز کند و آفتابگیر
آوای من باشد
دیوانه
این واژگان من نیست
وام میگیرمشان
از باد و زنبور و خورشید
سلام دوست خوب
با دو کار به روزم
دعوتید
سلام . سپاس که هر بار به روز شدنتان را خبر می دهید تا این روزها را بخوانم .
امیدوارم دوباره به خانه ام سر بزنید.
دلم تنگ شده بود... برای اینجا و برای هر چه شعر و نوشته های دلنشین است... ببخش رفیق که دیری بود نبودم اما تازه تر از هر وقتی شدم از لذت خوندن خط به خط شعرت
خیلی با احساس بود منو یاد شعر درخت سیب حمید مصدق انداخت کارت خیلی درسته
سلام
«پرنده کوچولو؛ نه پرنده بود! نه کوچولو!»
منتشر شد...
انتشارات «سخن گستر»
(بخش «این روشنای نزدیک»)
با این کتاب و چندین کتاب از مجموعه های غزل پست مدرن
در نمایشگاه کتاب امسال
منتظر شماست...
...
به روزم
با چند عکس و یک عالمه تکه شعر
با خبرهایی خوب از نمایشگاه کتاب و معرفی دهها کتاب
با چند حکایت و ماجرای بامزه
و...
به روزم و مثل همیشه منتظر شما
...
به امید دیدار
درود
و چه میزبانی بی نظیری
لذت بردم
بابا جان.....زراعتی
یادت نمی آد؟؟؟؟
اینو پاک کن
یادت اومد؟؟؟فائزه زراعتی
حالا تو میخوای واسه صفورا بنویسی بنویس.ثواب هم داره. :ی
سلام ما بعد از ۲سال به روز کردیم با کلی خبر خوب.حتما بیاین پیش ما!!!!
سلام
خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم
نوشته هات همون حس همیشگی رو داره
این سه شنبه تو شعرهات چه میکنه...همیشه هست
تورا من چشم در راهم
...............................
نمایشگاه بین المللی کتاب
نشانی: شبستان راهرو 16
غرفه ی شماره 19
دفتر شعر جوان
درود بر آقای تهرانی
به روزم با:
دفترخانه های پاییز امضا نمی خواهد
تنها بگو: برگ
مگر چه قدر درخت در من کاشته ای
این همه گنجشک از سرم می افتد
سلام
بلاخره کتابم چاپ شد وبه نمایشگاه کتاب رسید .خوشحال می شم معرفیش کنید.
نظرم خصوصیه هاااا
با اینکه بعضی وقتها دلتون می خواد احساس هاتون رو نا دیده بگیرین
ولی احساس های ناب و زیبایی دارین
و آرزو مندم موفق و پیروز باشید
و چون رود جاری و زلال
فائزه
سلام
شعرت را خواندم گرامی
در شعرت را به روی رویدادهای بزرگ باز کن !
پایان بندی این شعر به زیبای صورت گرفته به شروعش هم
قدرت بده ...
با احترام
آقا رضا آدرس کامل می دادم می رفتید سر وقت گذشته من !از شوخی گذشته من برای حرف همه بچه ها واستاد گرامی ام ارزش قائلم چند روز هم باخودم کلنجار رفتم ولی به نظرخودم خیابان هفدهم آن سالها خیلی احساس داشت که اضافه کردن جزئیات ازش می کاست ..
سلام جناب تهرانی
کارتون رو خوندم . خیلی خوب بود . سطرهای جانداری دیدم .
من از ترس تولد
باز به سه شنبه هفته پیش
بر می گردم.
--
دختران محله پایین
مرا با دست نشان می دهند.
پایان بندی شعر هم خیلی خوب بود
موفق باشید
دوست خوبم
شعرت را خواندم ولذت بردم .هرچند احساس میکنم این شعر باید با وسواس بیشتری نوشته می شد وهمتراز با انتقال حس وعاطفه ی سرشار دغدغه ی فرم وزبان در آن بیشتر می بود
مانا باشید